دروغ گفتن کودکان، ریشه در چه دارد؟

ساخت وبلاگ

روزنامه خراسان: زل زده است توی چشم هایت و دارد راست راست، دروغ می گوید. در تعجبی که این بچه چطور می تواند مثل آب خوردن دروغ بگوید. مانده ای که این کار را از کجا این قدر ماهرانه آموخته است که بدون ذره ای انکار یا ترس، دروغ هایش را راست می انگارد و به تو می گوید. شاید بازهم به قول مادربزرگ ها بچه های این زمانه عالم و آگاه به دنیا آمده اند و... وقتی که کوچک تر است، یعنی آن سال هایی که مهدکودک می رود و ٢ یا ٣ ساله است، زیاد نگران دروغ گویی هایش نیستی، گاهی هم با خنده ای حرف هایش را تایید می کنی. اما بزرگ تر که می شود و به مدرسه که می رود، تو دیگر نمی توانی تحمل کنی، گاهی هم برای آن که از دروغ گفتن دورش کنی، کتکش می زنی و از چیزهایی محرومش می کنی، اما آیا راه حل واقعی این است! آیا باید او را بترسانی!

 


یکی از نکات مهم تربیتی که والدین به آن باید توجه داشته باشند، جلوگیری از دروغ گویی کودکان است، این مسئله در اغلب خانواده ها مطرح است. پایه گذاری این لغزش و خوی ناپسند از همان دوران کودکی است. والدینی که با موضع تشویق و خنده از دروغ گویی های کودکشان استقبال می کنند، غافل اند از این که همین امر موجب رشد و پرورش این حالت نابه هنجار می شود.

 

 

دروغ چیست؟


دکتر علی نژاد، روان شناس در گفت و گو با ما می گوید: دروغ بیان سخن و مطلبی است که مطابق با واقع وحقیقت نیست. معمولا کسی که دروغ می گوید آگاهانه به تعریف حقیقت می پردازد و امری را تایید می کند که وجود خارجی ندارد. البته این امر همیشه برای کودکان صادق نیست. چرا که بسیاری از کودکان خردسال و آن هایی که در مرز سن تشخیص هستند، گاهی بین تخیل و واقعیت فرقی نمی گذارند و سخنی می گویند که به نظر ما دروغ است. کودکانی که آگاهانه دروغ می گویند، معمولا با زمینه سازی ها و تدابیری از پیش تعیین شده این کار را انجام می دهند. در این دروغ گویی ها، نقشه کشی و حساب مطرح است و کودک آن را به خاطر وصول به هدف و مقصد مورد استفاده قرار می دهد.

 

 

چرا دروغ!


به گفته مرتضی نادری، کارشناس ارشد مشاوره و عضو هیئت علمی دانشگاه، معمولا هدف از دروغ گمراه کردن طرف مقابل یا قبولاندن امری به دیگری است تا در سایه آن به هدف و مقصدی که موردنظر است، برسد. کسی که دروغ می گوید معمولا قصد دارد بر اثر آن به اغفال و فریب دیگران بپردازد و آن ها را گول بزند.آن چنان که واقعیت ها را در نیابند و دست او را تا رسیدن به مقصد بازبگذارند.این هدف یا اهداف ممکن است متعدد و گوناگون باشد. ازجمله نجات از مجازات، کسب منافع موردنظر، جلب نظر و عنایت دیگران که به نحوی در زندگی و سعادت او نقشی دارند. آدمی از طریق دروغ گویی موفق می شود فردی را به گونه ای که می تواند برایش خیر و سعادت بیافریند، خام کند و او را به خود مومن بسازد و به پیش رود.

 

این را گفتم که یادآوری کنم اگر داریم همه چیز را به کودک ربط می دهیم، باید ریشه های اصلی را در خودمان بیابیم چرا که کودک از خانواده و اجتماع و از کسانی که در اطرافش هستند، دروغ را می آموزد. اصل فطرت آفرینش، صدق است و او دروغ را از دیگران یاد می گیرد. به یاد داشته باشید که تحرک ذهن و فرزانگی طبیعی کودک، خیلی زود او را با دروغی که می بیند یا می شنود، مانوس خواهد ساخت. تماس های اجتماعی و دیدن صور و اشکال دروغ از دیگران یکی از دیگر عواملی است که باعث ورزیدگی و کسب مهارت او در این زمینه می شود. والدین باید هوشیار باشند درجهت کنترل گفتار و رفتار خود و برحذر داشتن کودک از دوستان دروغ گو و اجتماع های آلوده وفاسد.

 

 

شناسایی دروغ


منصوره وثوقی، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی به خراسان می گوید: دروغ چه در کودک و چه در بزرگسال حاکی از وجود ناامنی و اغتشاش در درون فرد است و نشان می دهد که فرد در وضعیتی نامطمئن و ناامن قرار دارد. این فرد چون شخصیت و موقعیتش در خطر است، تنها از راه دروغ می خواهد برای خود ایمنی ایجاد کند و از موقعیت ها رهایی بخشد.پریدگی رنگ، ضربان شدید قلب، خشک شدن دهان به گونه ای که زبان به زحمت در دهان حرکت کند، گرفتار شدن به لکنت، آن چنان که قادر به ادای سخن نیست، بیهوده گویی بدین معنی که حرف های بی سر و ته می زند و پریشان می گوید، قدرت نداشتن بر کنترل اعضا، نگاه های حیرت انگیز و پیدایش آثار شرم در چهره از علایم افرادی است که دروغ می گویند.

 

البته این علایم در افرادی که به تازگی دروغ گویی را شروع کرده اند نمایان تر است و به تدریج که فرد به دروغ عادت می کند، این آثار در او از میان می رود. آن چنان که در مواردی قادر می شود، مظلوم نمایی کند و در حال دروغ گویی بگرید و چند سوگند دروغ هم بخورد.کسانی که ضعیف و عصبی و یا هیجانی هستند یا آن هایی که رشادت و شجاعت لازم و کافی را ندارند و ترسو هستند یا آنان که قدرت نیاز در درونشان نیرومند است و دستیابی به هدف برایشان دشوار است، بیشتر دروغ می گویند. البته در بین کسانی که تکلیف سخت بر آن ها تحمیل شده و قدرت تحمل آن را ندارند، ایمانشان ضعیف است واعمال فشار و قدرت زیاد و محبت کافی ندیده اند و از تربیت کافی و لازم برخوردار نیستند هم دروغ رواج دارد.

 

 

دروغ و درمان ها


چوپان دروغ گویت را دوباره نگاه می کنی؛ او قرار است پدر یا مادر فردا باشد. تمام وجودت را ترس و نگرانی فرا گرفته است، دلت نمی خواهد که بیش از این او با این رفتارش باعث سرخوردگی تو باشد و البته ایجاد نبود اطمینان برای خودش. می خواهی چوپان دروغ گو را درمان کنی. برای این درمان، دوازده گرگ می توانند به گله بزنند تا او اصلاح شود. دکتر منبتی، جامعه شناس در این زمینه دوازده راه کار برایمان بر می شمرد .

 

١ - شناخت علل:
باید بدانیم که چرا کودک دروغ  می گوید و چه انگیزه ها و موجباتی او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از این دروغ چیست!

 

٢ - دادن آگاهی:
پس از شناخت علت یا علل، زمان دادن آگاهی و اطلاعات لازم است. برای مثال کودکی که در اثر اشتباه در بیان تخیل و واقعیت دروغی گفته است، باید بفهمد که واقعیت چیست و خواب و خیال چیست و به او بفهمانید که در بیان آن مسئله دچار اشتباه شده  است. به فردی که در سن تشخیص است باید تفهیم شود که سخنی را که گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذیرش پدر و مادر و دیگران نیست و ممکن است روزی این گونه سخنان زیان و خطر پدید آورند و باعث آبروریزی هایی شوند.

 

٣- ایجاد محیط سالم:
محیط خانه و تربیت کودک را از ریا و نیرنگ دور سازید و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتی آن هایی که گاهی به شوخی دروغ می گویند دور کنید. چرا که کودک است و جنبه نقش پذیری و تقلید دارد.

 

٤- رعایت انصاف:
کودک شاهد بی انصافی های والدین است. او می بیند که پدر یا مادر در اثر اشتباه ظرفی از دستشان می افتد و می شکند و کسی نیست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولی همین که نمونه این لغزش توسط کودک انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوایی می کنند. در این حالت چون کودک انصافی از پدر و مادر نمی بیند و از سوی دیگر مایل به شکست و تحقیر شخصیت خود نیست، تن به دروغ می دهد.

 

٥- عفو و بخشش:
در خانه و خانواده و تربیت فرزندان رعایت انضباط و ضوابط اخلاقی ضروری است ولی زیاده روی در این امر درست نیست. برای واداشتن طفل به راست گویی ضروری است در مواردی از بعضی لغزش ها که گاهی خودمان هم مرتکب آن می شویم، چشم پوشی کنیم و او را ببخشیم. حتی رعایت انصاف ایجاب می کند که او در مواردی کارهای جزئی خود را که علنی کردن آن موجب شرم و حیاست، از شما پنهان دارد. البته به شرطی که مخالف با شرع و اخلاق نباشد.

 

٦- محدود کردن توقعات:
از او انتظار نداشته باشید که همه خواسته های شما را برآورده کند و کاری که شما در انجامش ناتوان هستید و یا تنبلی تان می آید، آن را انجام دهید، او برایتان انجام دهد.

 

٧ -ایمن کردن از مجازات:
فرزندان ما باید در خانه احساس آرامش و اطمینان کنند و مطمئن باشند که خطاهای بی اختیار بخشوده می شود. تنبیه و سرزنش برای مواردی است که تعمدی در کار باشد و تازه اگر در همان کار عمدی هم سخن راست گفته شود موجب تخفیف در عقوبت باید باشد.

 

٨ -پند و اندرز
این امر در کودکان بسیار موثر است چرا که هنوز با فطرت خود فاصله چندانی نگرفته اند و هنوز درون و ضمیرشان پاک و صاف است. بیان این که خدا از این کار راضی نیست و آدم به جهنم می رود، برای بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است.

 

٩ -محبت کردن:
به فرزندان باید محبت کرد به گونه ای که او گرمی و لذت آن را بچشد و احساس کند، وجود محبت سبب می شود که کودک نیازی به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فریب رو نیاورد. البته لازمه این محبت آن است که در مواردی لغزش او را نادیده بگیرند و اگر هم خطایی مستحق تنبیه انجام داد، او را ببخشند.

 

١٠- هشدار به کودک:
ما معمولا سعی داریم به کودک تفهیم کنیم که راه او راهی درست و به صواب نیست که این سخنان برای همه کودکان قابل فهم نیست اگر چه کودک باید از قبل بداند که دوست داشتن والدین چه منافعی برای او دارد و دوست نداشتن چه زیان هایی. بعدها در سنین بالاتر می توان به او گفت که این کار را خدا دوست ندارد و چیزی که خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنیا و آخرت محروم می شود.

 

١١ -مچ گیری:
در موارد حادتر می توان موضع شدیدتری گرفت و پس از بیان دروغ هایش، آن را به رخش کشید و به او تفهیم کرد که ما می دانیم تو دروغ می گویی. البته لازم است این مرحله پس از همه تذکرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد که در حضور جمعی صورت گیرد و او در این زمینه احساس حقارت کند، چون هنگامی که کودک خود را رسوا ببیند سر از کارهای خطرناکی در می آورد و دروغ گویی حرفه ای می شود.

 

١٢- تنبیه و تهدید:
در مواردی که هیچ یک از مواضع بالا سودی نبخشد و فایده ای ندهد، بهتر است از راه تهدید و یا تنبیه او را از دروغ گویی دور داریم که البته این راه، چندان عملی نیست و تنبیه  ما نشان می دهد که دیگر در تربیت، کار از کار گذشته است.

نی‌ نی‌ بان...
ما را در سایت نی‌ نی‌ بان دنبال می کنید

برچسب : کودکان, نویسنده : رضا رضوی niniban بازدید : 160 تاريخ : شنبه 22 مهر 1396 ساعت: 5:25

خبرنامه